☆彡 ثنا سوگلی مامان و بابا ☆彡

       ثنا جونم   ماهگیت مبارک عشقم.          عزیزم امروز 92/10/26   شما وارد 21 ماهگی شدی.   هــــــــــــــــــــــــــــــــــــورااااااااااااااااااا   انشاالله که توی این ماه جدید بتونم کلی اموزش جدید بهت یاد بدم..   روز به روز خانم تر میشی و من بابت داشتن چنین دختر ماهی خدا را شاکرم.   هر روز به نحوی من را با کارات  سرمست و حیرت زده میکنی...   ممنونم ازت که اومدی و دنیای تیره و تارم را به سفیدی تبدیل کردی.           &nbs...

    سلام همه وجودم            سلام پاره تنم   با تو بر مرغان دریایی امیرم بی تو در زندان تنهایی اسیرم      با تو در کاخ وفا ارباب عشقم بی تو در کوه جفا سنگی حقیرم   عزیزم یک ماهی میشه که می خوام این پست را بنویسم ولی ماشاالله به جونت مگه حواس برام می گذاری البته من خودم یکم حواس پرت بودم و با اومدن تو وروجک بیشتر شده... حالا هم بدو بدو بیا ادامه مطلب:       جی جی *طوطی   عما یا عِمه *عمه   عمو *عمو    قوق *دوغ          ...

  سلام کلوچه مامان،سلام توت فرنگی  خدایا شکرت بابت چنین فرشته ایی.. خدایا شکرت که بچه صحیح و سالمی بهم دادی.. خدایا همه بچه ها و پدر و مادراشون صحیح و سالم باشند.امین. جمعه 92/10/20 همانطور که در پست قبلی گفتم تولد و جشن تکلیف زهرا جون بود.. بیا ادامه مطلب تا بهت بگم چی شد..         وقتی که وارد سالن خاله شدیم فقط به سقف و تزینات نگاه می کردی و می گفتی اِ اِ اِ کلی تعجب کرده بودی و ذوق زده شده بودی .. خیلی بهت خوش گذشت با اینکه ظهر نخوابیدی ولی دختر خوبی بودی اصلا اذیت نکردی و تا اخر مجلس بیدار بودی بعد از اینکه کیک را خوردی خوابیدی ..    ...

مثل بارون با صفایی مثل برف سفید و ماهی مثل گل خوشبو و زیبا مثل گل تو قلب مایی چه بخواهی ،چه نخواهی تو عزیز دل مایی   ادامه مطلبِ: کاملا برفی مواظب باش سر نخوری          خوش اومدی عزیز دلم       تو اگر باز کنی پنجره ایی سوی دلت می توان گفت که من چلچله باغ توام           روز دوشنبه 92/10/16 خدا یه هدیه تولد خوب بهم داد.. باور نمیکنی چقدر خوشحال شدم وقتی دیدم داره برف میاد در حد ذوق مرگ.. هم  برای اینکه چند سالی بود اصفهان برف نیومده بود و هم برای اینکه تو بر...

    سلام عزیزم   تولدت و جشن تکلیفت را بهت تبریک میگم... 2000 ساله شوی. انشاالله.. و همیشه به یاد خداوند باشی و هیچ موقعه شیطان به افکارت و کارهایت راهی پیدا نکنه.. امیـــــــــــــــــــــــــن یا رب العالمین امیدورام نمازهایت را همیشه سر وقت بخوانی.     سالم و سلامت باشی در کنار خانواده مهربونت ادامه مطلب را ببین.              با یاد خدای مهربان، ای نهال گلستان ایمان،سلام خدا بر تو  ایا بوی بهار را در فضای پر عطر زندگی جدیدت حس می کنی؟ ایا می دانی که امروز زندگی برای تو رنگ دیگری دارد؟ و تو را به...

سلام عشقهای زندگیم سلام امیدهایم. خیلی خیلی دوستتون دارم..                       بیا ادامه داستان خوب میریم سر اصل داستان.. داستان از این قراره. روز شنبه 92/10/14 داشتم باهات بازی میکردم تو هم تا تونسته بودی خونه را ریخت و پاش کرده بودی.که صدای زنگ در اومد اول مامان زن عمو. بعد از اون مامان جون ..بعد از اون بابایی از سر کار اومد.. دیگه ساعت 7 شب بود که دوباره صدای زنگ اومد بابایی در را باز کرد دو تا عمه ها و خانواده هاشون بودند.(زهرا و زهره) خوب حالا من موندم و این همه شرمندگی با همدیگه هماهنگی کرده بودند من را سو...

سلام دسته گلم  سلام عشقم   زیباترین .قشنگترین.محبوبترین.باهوشترین.شیطونترین هدیه من تو هستی و بس.   امروز 92/10/15 تولد مامانه. این روز را خودم به خودم تبریک میگم...       اینم ثنا جون در شب تولد مامان داره نا نای میکنه... این پست بعدا تکمیل میشه.. ببخش  عکست را خیلی بد برش دادم اخه ساعت 2.15 نیمه شبه منم خسته و خوابم میاد... ثنا جون 1 سال و 7 ماه و 18 روز و 18 ساعت.          ...

  فرا رسیدن ماه ربیع الاول ،ماه شادی و شادمانی،   ماه ولادت خورشید بی غروب،عشق بی پایان،   جلوه صفات حسنای الهی،سرچشمه رحمت و عطوفت،   مظهر عشق و فداکاری را به شما   محب اهل بیت (ع) تبریک عرض مینمایم.         پیراهن سیاه ز تن دور می کنیم ان را ذخیره کفن و گور میکنیم اجر دو ماه گریه بر غربت حسین تقدیم مادرش از ره دور می کنیم عزا داریتان قبول ربیع مبارک.          یکسال و 7 ماه و 16 روز و 16 ساعت و16 دقیقه 20 ثانیه ...

تو را ای گل کماکان دوست دارم    به قدر ابر و باران دوست دارم   کجا باشی کجا باشم مهم نیست   تو را تا زنده هستم دوست دارم   کوچولوی مهربونم بیا ادامه مطلب سلام عزیزم ببخش این چند وقته نتونستم بیام و برات از شیرینکاریهات بنویسم.. خوب اومدم دیگه ناراحت نشو.. این عکس پایین مربوط به 92/10/2 جدیدا این شکلی دوچرخه سواری میکنی .. باید یا بکشی به طرف خودت یا هولش بدی. و در حین بازی منم باید بیام سوار بشم البته الکی  و تو هم میگی بدو بدو ..                 اینم از ع...

  مردی برای اصلاح به آرایشگاه رفت در بین کار گفتگوی جالبی بین آنها در مورد خدا صورت گرفت...   آرایشگر گفت :  من باور نمیکنم خدا وجود داشته باشد..   مشتری پرسید :  چرا؟   آرایشگر گفت  :  کافیست به خیابان بروی و ببینی مگر میشود با وجود خدای مهربان این همه   مریضی و درد و رنج وجود داشته باشد؟   مشتری چیزی نگفت و از مغازه بیرون رفت. به محض اینکه از آرایشگاه بیرون آمد مردی را   در خیابان دید با موهای ژولیده و کثیف با سرعت به آرایشگاه برگشت و به آرایشگر گفت:     می دانی به نظر من آرایشگر ها وجود ندارند   مرد آرایشگر با...